افکار نامنظم

در راه خدا را دیدم، مرا نشناخت!

افکار نامنظم

در راه خدا را دیدم، مرا نشناخت!

خلیفه روی زمین

ما نماینده یا جانشین و خلیفه خدا روی زمین هستیم! خب کارمون چیه نکنه مثل اون طنز لری معاون شمارش پشکل های عبوری هستیم

خب ما معاون خدا حالا کارمون چیه من که تو این مدت وظیفه ای که خدایی باشه بر عهده ام نبوده همش زمینی بوده مثلا کارگری یعنی خدا خودش می خواسته بیاد کارگری دیده وقت نداره منو خلق کرده مسئول یه عده کارگر یعنی خدا می خواسته سرکارگر بشه وقت نداشته یا مثلا تو شهرداری، جهاد یا صدا و سیما ، استانداری، بخش داری و شرکت های دولتی و . . . می خواسته نیرو داشته باشه منو فرستاده یا این همه مشکلات یا درسها یا کتابهارو می خواسته بخونه دیده وقت نداره منو گذاشته خب من مسئول چی هستم مثلا اگه بگن من مسئول نفس خود هستم که یعنی خودمو نگه دارم گناه نکنم خب این یعنی خدا می خواسته بیاد اینجا خودشو نگه داره گناه نکنه وقت نداشته منو گذاشته جاش این کارو بکنم یا از این قبیل  موارد من که فعلا چیزی به ذهنم نمی رسه!

شایدم قرار بوده من بر دیگران حکومت کنم این جوری یعنی فقط حاکمان جانشینان خدایند پس ما ها چی هستیم یا نکنه قراره بر حیوانات یا طبیعت حکومت کنیم یعنی خدا نتونسته یا وقتشو نداشته یا کار کوچکی می دونسته خب ... ببخشید می شه یه سوال بپرسم که منظورتون از اینکه ما خلیفه خدا بر روی زمین هستیم دقیقا منظورتون چیه ببینید خلیفه یا جانشین یا همون معاون این انتخاب ها یعنی یه بخش از کار رو به معاون دادن یا یه منطقه ای رو مثل همین فرمانداران یا استانداران یا یه همچین چیزی یعنی بهرحال اینا هم یه کم کمتر از رئیس هم قدرت دارن هم اختیار یعنی نزدیک به هم هستن ایا قدرت و مسئولیت خدا تو همین حد ماست فقط کمی بیشتره یا نه مسئولیت ما زیاده و خودمون خبر نداریم این معاون بودن من راستش تا حالا این سلسله مراتب رو یعنی این چارت کارو ندیدم نمی دونم بخش کاریم کجاست باید برم بقیه رو بچاپم ببخشید منظورم خدمت به خلق الله است. بعدش خدا منو خلیفه قرار داده می خواد بهم حقوق بده یا من از بقیه مالیات بگیرم یه خوردشو هم بدم خدا. کلا می شه مای جاهل و نادان رو کمی توجیه بفرمایید. راستی خلیفه خانوم ....